کتاب "حجاب بی حجاب" از بیان نویسنده اش ، محمدرضا زائری ، نگرشی بی پرده و حجاب به مسئله حجاب دارد .
کتاب طوری نوشته شده است که اگر به صفحه ی ده آن برسید ، احساس خواهید کرد در مجلس سخنرانی یا هم نشینی فرهنگی حاضر شده اید و از این حیث شما درگیر دغدغه هایی خواهید شد که تا انتهای کتاب شما را یاری خواهد کرد و فکر کنار گذاشتن کتاب را از شما دور می کند .

کتاب در فاز واکاوی معضلات حجاب بوده همراه با شرح اندکی از همه جوانب ظاهرا غیر مرتبط با آن .

بخشی از کتاب ؛

" ... ما سال ها همه مسئله مان این بوده است که این پسر با آن دختر که با هم حرف می زنند ، چه نسبتی دارند . سرگرمی بسیاری از بچه های بسیج در پایگاه ها «موردگرفتن» بوده است و تمام اهتمام برخی مسئولان و متصدیان حراست ادارات اینکه چگونه و کجا می شود مچ کسی را گرفت ...."

"سالهاست تلویزیون و مطبوعات ما زن های مجرم را در دادگاه با چادر مشکی نشان داده است و زن های موفق را در سریال ها و فیلم ها و گزارش ها با همین حجابی که الان از آن شاکی هستیم . سال ها زن چادری و محجبه ، خدمتکار و کلفت و بی سواد و فقیر بوده است و با نام هایی مثل فاطمه و معصومه و زن کم حجاب و رنگارنگ ، خانم خانه و با سواد و ثروتمند و نامش ژیلا و کتایون و نانسی!"

+ کتاب را می توانید از اینجــا خرید کنید.

پنج روز تنهایی به سرش زده بود
روز ها چند نوبت می خوابید که وقت بگذرد
از خواب بلند شدنش منتهی می شد به نماز و کتاب خواندن و کمی ور رفتن با لب تاب و باز هم سیر چرخشی خواب
روز اول . روز دوم . روز سوم . دیگر دیوانگی داشت در رفتارش پیدا میشد
خلوت شدن دور و برش حسابی داشت کار دستش می داد
نفس اش هر کار کرد که نگذارد بفهمد اما نشد که ؛ همه ما فقیر الی الله هستیم .

از همه عذر می خواهم

به نام خدا
به اینجا که رسیده ام
خوبی هایش از خدا بوده و بدی های قصه اش از من
خوب بودنش از لطف خدا و بد بودنش از کم کاری ، سهل انگاری و لجاجت های من
و اینجاست که عذر می خواهم از همگی تان

اگر رفتار های سلیقه ایی من ، تند روی و کند روی های من ، کم کاری و بد کاری های من
باعث رنجش تان گردید ! باشد که این عذر خواهی دلخوری تان را کم کند و ما بقی بدهکاری مان که از توانم خارج است ، باشد برای روز حساب
و اینجا لازم است از مدیر وبلاگ هایی " باشو" و "قلمدوش" بیشترین تمنای حلالیت رو خواستار باشم و بنویسم که اینجانب نسبت به شما ظلمی بزرگ مرتکب شده ام و ان شاء الله فردای قیامت بتوانم جبران مافات را داشته باشم .

و سایرین هم  حلال بفرمایند که هر بدی مرتکب شدم از سهل انگاری و کج فهمی ام و کم کاری هایم بوده  و تعمدی در کار نبوده است .

و از امام عصر عذر می خواهم که از جایگاهی که در اختیارم قرار داد ، به روشی بد استفاده کردم .

از همگی تان عذر می خواهم .
التماس دعا

وضع فعلی غزه نتیجه بیش ازشصت سال مذاکره است با استکبار یا به قول بعضی ها جامعه جهانی....     والسلام

میشه نگام کنی راحت شه زندگیم؟
چشم بر ندار ازم می پاشه زندگیم
هر کس به جز تو رو انکار می کنم ...

رمضان رفت و ...
رنگی نگرفتیم
مشقی ننوشتیم
تغییری نپذیرفتیم
 و شدیم باز همان آدم سابق
پر رنگ تر که نشدیم هیچ ... بی رنگ تر هم شدیم
اف بر من و امثال من




-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=--=-=-=-=-===---
خدایــــا میــشه دوبـاره برگردیـــــــم ؟

از بس که وقت را به بطالت گماشتم         بذری برای توشه فردا نکاشتم

لذت نبردم از لحظات جدایی ام               ای کاش لحظه ای به دعا می گذاشتم

با سوز واه وزمزمه بی گانه ام هنوز        سویت هنوز دست طلب برنداشتم

نیت نکرده چون سر این سفره امدم        اشکی برای دامن توبه نداشتم

ارامشم بدون تو امری خیالی است        یک عمرآستان تورا وا گذاشتم

با اینکه فرصت ثمر معرفت رسید            انباشتم هرانچه در کوله داشتم 

هر بار خیل قافله بار سفر گرفت             خود را میان خیل گناهان گذاشتم.

غفلت تمام فرصت من را زمن گرفت         گامی برای ترک گناه برنداشتم

اما اینک به عشق عفوکریمانه آمدم         شرمنده ام ببخش که تاخیر داشتم

ای دل هنوز باب شهادت گشودنیست      این را بروی صفحه قلبم نگاشتم

هرگاه نا آمیدشدم از بهای خویش           غیراز حسین هیچ بهانه نداشتم

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

بنده نوشت:خدایا یک دهه بار سفر بست ومن روسیاه هنوز پشت درم .دستانم خالیست میدانی.نگاهم به سمت  آسمانت .نکند سفره ات جمع شود ومن بیچاره باز در همین حال روسیاهیم وبا همین کوله بارم بر دوش باقی بمانم .یا رب العالمین اگه نگاه تو نبود حتی اینجایی که هستم هم نبودم .اگر نمیخواستی آدمم کنی مثل هزران نفر مرا به حال خود وا میگذاشتی .رهایم نکن ونگاهت را ازمن نگیر ای مهربان ترین مهربانان